حالا اندکى بعد، انتخابات را ملت ایران در پیش دارد. من دربارهى انتخابات انشاءاللَّه توصیههائى دارم و عرض خواهم کرد به ملت ایران. این یکى از آن عرصههاى مهم است. این جا بایستى ملت ایران هوشیارى بهخرج بدهند، بدانند که این یکى از همان امتحانها، یکى از همان عرصههاى کارآمدى، یکى از همان پیچهائى است که از غفلت ما در آنجا ممکن است دشمن استفاده کند و ضربه به ما بزند. البته خداى متعال پشتیبان شما ملت عزیز و شجاع و فداکار و باوفا بوده است، بعد از این هم امیدواریم که خداوند متعال انشاءاللَّه در همهى مراحل، ملت عزیز ایران را پشتیبانى کند.
انتخابات، عرصه ظهور و بروز وحدت
در آخر امسال، ما انتخابات داریم. انتخابات یک عرصهى ظهور و بروز وحدت ما، عقلانیت ما، شعور ملى ما می تواند قرار بگیرد. بعضى خیال می کنند انتخابات، زمزمههاى انتخابات، فضاى انتخاباتى، مایهى اختلاف است؛ نه، می تواند مایهى اتحاد باشد؛ می تواند تشجیع کنندهى به سرعت عمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت. هر گروهى سعى کنند براى خدمتگزارى به این ملت، سهم متناسب با خودشان را که لایق خودشان می دانند، به دست بیاورند؛ هیچ اشکالى ندارد. این رقابت مثبت به جامعه نشاط می بخشد، ما را زندهدل می کند، روح جوانى را بر جامعهى ما حاکم می کند. در همین انتخابات اگر بد عمل بکنیم، به هم بد بگوئیم، با هم کینهورزى کنیم، به یکدیگر تهمت بزنیم، برخلاف قوانین و مقررات رفتار کنیم، میتواند وسیلهى سقوط و ضعف و انحطاط باشد؛ دست خود ماست؛ امتحان الهى است.
البته ملت ایران به فضل الهى آمادگىاش خیلى خوب است. شما هم بایستى این آمادگیهارا بیشتر کنید؛ بخصوص حالا که مسئلهى انتخابات هم مطرح است. من خواهش میکنم همیشه، در همهى دورانها، انتخابات ها را وسیلهاى قرار بدهید براى قوت ملى، براى افزایش اقتدار ملى؛ نه براى تضعیف نظام و تضعیف آبروى ملت. جنجال هائى که بعضاً از طرف بعضى از احزاب و گروه ها و جریان هاى سیاسى و جناحهاى بداخلاق در اطراف انتخابات میشود، تضعیف کنندهى کشور و ملت و نظام است. جناحهاى مختلف، جریانهاى مختلف، گرایشهاى مختلف، با شوق و ذوق و علاقهمندى همهى عواملشان را بسیج کنند و انتخابات را به عنوان یک هدف عالى، هدف خوب، هدف شیرین مورد توجه قرار بدهند و به دعوا و جنجال و اهانت و پنجه به روى هم کشیدن قضایا را نکشانند. انتخابات را وسیلهاى بکنید براى اینکه دشمنان را ناامید بکنید و انشاءاللَّه این انتخابات هم مثل بقیهى انتخابات ها مایهى عزت روزافزون اسلام باشد.
مسئلهى شوراى نگهبان در قانون اساسى کشور ما، یک مسئلهى بسیار مهم و بزرگ و منحصر به فرد است. هم وظیفهى تشخیص موافقت قوانین مجلس با شرع مقدس و با قانون اساسى، بسیار وظیفهى بزرگى است؛ که اگر این وظیفه نباشد، ادامهى اسلامى بودن و شرعى بودن حکومت به هیچ وجه تضمین ندارد - این، آن نقطهى حساسى است که تضمین کنندهى ادامهى حیات اسلامىِ این نظام است - هم وظیفهى تفسیر قانون اساسى، بسیار وظیفهى سنگین و بااهمیتى است؛ که آنجائى که اصلى از اصول قانون اساسى به دلیلى مورد ابهام قرار میگیرد، نظر شوراى نگهبان فصلالخطاب است؛ و اعتبار نظر شوراى نگهبان، هموزن اعتبار اصل قانون اساسى است. این، خیلى مطلب مهمى است. همچنین وظیفهى نظارت شوراى نگهبان بر انتخابات و تضمین صحت انتخابات، از جملهى کارهاى بسیار بزرگ و مهمى است که در قانون اساسى بر عهدهى شوراى نگهبان گذاشته شده است. اگر نظارت شوراى نگهبان نباشد، و اگر تأیید صحت انتخابات به وسیلهى شوراى نگهبان انجام نگیرد، اصل این انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخابات مجلس، چه انتخابات خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهورى، و هر انتخاباتى که نظارت آن بر عهدهى شوراى نگهبان است. این وظایفِ یکى از دیگرى مهمتر، همه بر دوش شوراى نگهبان گذاشته شده است.
حالا اندکى بعد، انتخابات را ملت ایران در پیش دارد. من دربارهى انتخابات انشاءاللَّه توصیههائى دارم و عرض خواهم کرد به ملت ایران. این یکى از آن عرصههاى مهم است. این جا بایستى ملت ایران هوشیارى بهخرج بدهند، بدانند که این یکى از همان امتحانها، یکى از همان عرصههاى کارآمدى، یکى از همان پیچهائى است که از غفلت ما در آنجا ممکن است دشمن استفاده کند و ضربه به ما بزند. البته خداى متعال پشتیبان شما ملت عزیز و شجاع و فداکار و باوفا بوده است، بعد از این هم امیدواریم که خداوند متعال انشاءاللَّه در همهى مراحل، ملت عزیز ایران را پشتیبانى کند.
در آخر امسال، ما انتخابات داریم. انتخابات یک عرصهى ظهور و بروز وحدت ما، عقلانیت ما، شعور ملى ما میتواند قرار بگیرد. بعضى خیال میکنند انتخابات، زمزمههاى انتخابات، فضاى انتخاباتى، مایهى اختلاف است؛ نه، میتواند مایهى اتحاد باشد؛ میتواند تشجیع کنندهى به سرعت عمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت. هر گروهى سعى کنند براى خدمتگزارى به این ملت، سهم متناسب با خودشان را که لایق خودشان میدانند، به دست بیاورند؛ هیچ اشکالى ندارد. این رقابت مثبت به جامعه نشاط میبخشد، ما را زندهدل میکند، روح جوانى را بر جامعهى ما حاکم میکند. در همین انتخابات اگر بد عمل بکنیم، به هم بد بگوئیم، با هم کینهورزى کنیم، به یکدیگر تهمت بزنیم، برخلاف قوانین و مقررات رفتار کنیم، میتواند وسیلهى سقوط و ضعف و انحطاط باشد؛ دست خود ماست؛ امتحان الهى است.
البته ملت ایران به فضل الهى آمادگىاش خیلى خوب است. شما هم بایستى این آمادگیهارا بیشتر کنید؛ بخصوص حالا که مسئلهى انتخابات هم مطرح است. من خواهش میکنم همیشه، در همهى دورانها، انتخاباتها را وسیلهاى قرار بدهید براى قوت ملى، براى افزایش اقتدار ملى؛ نه براى تضعیف نظام و تضعیف آبروى ملت. جنجالهائى که بعضاً از طرف بعضى از احزاب و گروهها و جریانهاى سیاسى و جناحهاى بداخلاق در اطراف انتخابات میشود، تضعیف کنندهى کشور و ملت و نظام است. جناحهاى مختلف، جریانهاى مختلف، گرایشهاى مختلف، با شوق و ذوق و علاقهمندى همهى عواملشان را بسیج کنند و انتخابات را به عنوان یک هدف عالى، هدف خوب، هدف شیرین مورد توجه قرار بدهند و به دعوا و جنجال و اهانت و پنجه به روى هم کشیدن قضایا را نکشانند. انتخابات را وسیلهاى بکنید براى اینکه دشمنان را ناامید بکنید و انشاءاللَّه این انتخابات هم مثل بقیهى انتخاباتها مایهى عزت روزافزون اسلام باشد.
مسئلهى شوراى نگهبان در قانون اساسى کشور ما، یک مسئلهى بسیار مهم و بزرگ و منحصر به فرد است. هم وظیفهى تشخیص موافقت قوانین مجلس با شرع مقدس و با قانون اساسى، بسیار وظیفهى بزرگى است؛ که اگر این وظیفه نباشد، ادامهى اسلامى بودن و شرعى بودن حکومت به هیچ وجه تضمین ندارد - این، آن نقطهى حساسى است که تضمین کنندهى ادامهى حیات اسلامىِ این نظام است - هم وظیفهى تفسیر قانون اساسى، بسیار وظیفهى سنگین و بااهمیتى است؛ که آنجائى که اصلى از اصول قانون اساسى به دلیلى مورد ابهام قرار میگیرد، نظر شوراى نگهبان فصلالخطاب است؛ و اعتبار نظر شوراى نگهبان، هموزن اعتبار اصل قانون اساسى است. این، خیلى مطلب مهمى است. همچنین وظیفهى نظارت شوراى نگهبان بر انتخابات و تضمین صحت انتخابات، از جملهى کارهاى بسیار بزرگ و مهمى است که در قانون اساسى بر عهدهى شوراى نگهبان گذاشته شده است. اگر نظارت شوراى نگهبان نباشد، و اگر تأیید صحت انتخابات به وسیلهى شوراى نگهبان انجام نگیرد، اصل این انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخابات مجلس، چه انتخابات خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهورى، و هر انتخاباتى که نظارت آن بر عهدهى شوراى نگهبان است. این وظایفِ یکى از دیگرى مهمتر، همه بر دوش شوراى نگهبان گذاشته شده است.
من توصیهام به مردم در درجهى اول این است که بیایند وارد میدان انتخابات شوند، صندوقهاى رأى را پر رونق کنند. خود این صفوفى که ایستادند، ممکن است زحمت هم داشته باشد؛ در هواى سرد؛ یک ساعت - کمتر، بیشتر - اما این مجاهدت است، این جهاد است؛ این زحمت پیش خداى متعال اجر دارد. بروند رأى بدهند. این در درجهى اول.
به کى رأى بدهند؟ شاخص این است که شعارهاى انقلاب بایستى به وسیلهى مسئولین و منتخبین ما روز به روز زندهتر شود. این شاخص است. ربطى به جناحبندیها ندارد، ربطى به اسمها ندارد. علاج دردهاى این ملت و وسیلهى رسیدن به آرمانهاى این ملت، شعارهاى انقلاب است؛ اینها باید حفظ شود. آن کسانى که با این شعارها به معناى حقیقى کلمه مخالفند، دشمنِ این شعارهایند؛ اینها نباید در مراکز تصمیمگیرى واقع بشوند. بین ملتند، باشند. آحاد ملت، هر کسى هر عقیدهاى داشته باشد، اشکال ندارد؛ اما آن کسى که عقیدهاش این است که این ماشین باید راه نیفتد، این را نمیشود پشت رُل گذاشت. یک آدمى که عقیدهاش این است که از این جا باید این اتومبیل حرکت نکند، این شخص را پشت فرمان خودرو بگذاریم، هیچ وقت این اتومبیل حرکت نخواهد کرد. باید کسى را بگذاریم که معتقد به این حرکت باشد، معتقد به این راه باشد، معتقد به آن هدف باشد، معتقد به توانائیهاى ملى باشد، معتقد به اسلام، معتقد به انقلاب باشد و شاخصها را قبول داشته باشد. این آن نقطهى حساس است. این هم نکتهى دوم است.
از این خواست ملت، این مجلس جوشید. شما هم در تبلیغات انتخاباتىتان غالباً بر روى اصول اسلامى، پایبندى به ارزشها، مبارزهى با فساد، کار براى طبقهى محروم، تلاش براى حفظ استقلال و عزت ملى، تکیه کردید. مردم هم از این شعارها و حرفها استقبال کردند و رأى دادند و این مجلس تشکیل شد. این یک پدیده است و به یک مقطعى در تاریخ کشور تبدیل مىشود. تاریخ، بیرحم است. آیندگان نگاه مىکنند، قضاوت خواهند کرد و نظر خواهند داد و این مقطع یکى از آن مقاطع بسیار حساس و مهم بود. هویت مجلس شما این است.
برادران و خواهران عزیز! سال آخر یکى از سالهاى امتحان است. من در اولِ این دوره به شما گفتهام - البته قبلاً به دورههاى دیگر هم گفتهام - در مجلس، نباید نمایندهى فلان منطقه تصور کند که هنر نمایندگى او در این است که براى آن منطقه دائماً پشتیبانى جلب کند. اصلاً مسألهى نمایندهى مجلس این نیست؛ نباید فکر کنیم که چون ما نمایندهى فلان شهر یا فلان استانیم، مرتب بایستى براى آن شهر یا استان امتیاز بگیریم. این یک میدانِ رقابتِ غلط و بىبرنامه و نادرستى است که تبعات بدى هم دارد. شما درست است که از فلان نقطهى کشور انتخاب شدهاید، اما فقط نمایندهى آنجا نیستید؛ شما نمایندهى همهى ملت ایرانید. شأن مجلس هم قانونگذارى است، نه گرفتن تسهیلات و کمکهاى عمرانى و غیره براى آن منطقهى خود؛ به قانون اساسى هم نگاه کنید. شأن شما این است که قانون بگذارید؛ منتها قانونى بگذارید که آنقدر محکم و خوب و شامل باشد که منطقهى شما را هم سیراب کند. این حالت گاهى در سال آخر تشدید مىشود؛ حالا ما این را بىرودربایستى به شما عرض بکنیم؛ مراقب باشید. بنابراین سال آخر، سال امتحان الهى است. همیشه اینطور بوده، حالا هم همینطور است. مراقب باشید.
اگر هر دورهاى از این دورههاى انتخابات را شما ملاحظه کنید، تحلیل کنید، خواهید دید در هر کدام از انتخاباتهاى ما - چه انتخابات مجلس، چه انتخابات ریاست جمهورى و بعضى انتخابات هاى دیگر - در هر برههاى سعى گردانندگان تبلیغات خصمانهى استکبار جهانى بر این بوده است که حضور مردم را کمرنگ کنند؛ انگیزهى مردم را کم کنند؛ همت آنها را، امید آنها را نسبت به انتخابات از بین ببرند یا کمرنگ کنند. البته به توفیق الهى نتوانستهاند. این نشاندهندهى اهمیت انتخابات است.
البته من به مجریان انتخابات توصیه کردهام، الان هم توصیه میکنم: باید بشدت قانون را رعایت کنند. حد و مرز، قانون است. همه باید الزامات قانونى را بپذیرند و تسلیم الزامات قانونى بشوند. قانون حد فاصل حق و باطل است در حرکت و مشى ملت و مسئولین. قانون را نباید دور زد. این باید رعایت بشود؛ بحمداللَّه رعایت هم میشود. ما هم توصیه داریم میکنیم که با مراقبت و دقت بیشتر قانون را رعایت کنند؛ به کسى ظلم نشود، حق کسى تضییع نشود؛ حق مردم در طرف مقابل، تضییع نشود، که آدمهاى ناباب و ناصالح، صالح معرفى نشوند؛ آدمهاى صالح هم از حق خودشان محروم نمانند، ناصالح معرفى نشوند. این رعایتهائى است که باید همه بکنند. اما آنچه که اصل است، حضور در انتخابات است؛ باید همه در انتخابات شرکت کنند؛ این یک وظیفهى عمومى است.
برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب