غدیر،ابتدای کربلا (1)
سلام شاید شما هم فهمیده باشید که امروز چقدر غمگینم شما هم اگه چیزهایی که من خوندم را بخونید و اندکی تامل کنید مثل من غمگین میشید سرگذشت یک عده در کربلا در فاصله یک صبح تا ظهر یعنی نصف روز از کنکور سخت تر آخه کنکور هم چند ساعت بیشتر نیست اما هر چی باشه باز هم فرصت برای جبران داره . چرا من نمی خوام باور کنم که بعضی وقتها فرصت فقط برای انتخابه و بس اگه بازهم مثال بخوایم بزنیم مثل انتخابات یه فرصت چند روزه میدند که با نامزدها آشنا بشیم اهدافشون رو بسنجیم سوابقشون رو بررسی کنیم وبعد صلاح جامعه ونیاز جامعه رو مد نظر بگیریم وبه نامزد یا نامزدهای اصلح از دیدگاه خودمون با تحقیقی که انجام دادیم بریم پای صندوق و رای بدیم. باور کنیم پای صندوق رای دیگه وقت شناخت و تحقیق نیست فقط باید انتخاب کنیم. اگر کسی بگه ببخشید من این نامزدها رو نمیشناسم کدومشون بهتره کدومشون خوبه؟! یه نفر که ادعای زرنگی میکنه دستش رو میگیره به کناری میبره و میگه به اینها که من رای دادم، رای بده خیلی خوبند. بله اونجا دیگه کسی نمیاد از خصوصیات و ویژگی های افراد و اهداف و سوابق نامزدها برای ما بگه تا خودمون انتخاب کنیم اون موقع سزای آدمی که تحقیق نکرده و غافل بوده اینه که بهش تحمیل کنند حالا بیام سر بحث خودمون واقعه عاشورا پندهای بسیاری و درسهای زیبایی درش نهفته است. که اگر بفهمیم و اونها رو در زندگی به کار ببریم و از پندهاش عبرت بگیریم قطعا انسان موفقی خواهیم بود .هم از بعد اجتماعی هم از بعد عقیدتی و دینی وهم از بعد سیاسی و فرهنگی شاید سوال بشه روز عاشورا یک جنگ بیشتر نبود چطوری این همه ابعاد درش نهفته است؟! جواب اینکه بله اشکال قضیه اینجاست که ما همه چیز را از روز عاشورا یا نهایتا از ورود امام حسین به کربلا میبینیم و به اتفاقات و مسائل مهم و تاثیر گذار گذشته اش کاری نداریم اگه یادتون باشه در یه مطلبی چند روز پیش با عنوان غدیر، ابتدای کربلا اشاراتی شد اما خلاصه مطلب اینکه:
از روز عید غدیر کینه ها نسبت به علی و اولاد علی- علیهم السلام- بیشتر شد و در بعضی شروع شد
در فاصله ای نه چندان دور نزدیک دو ماه بعد پیامبر در بستر بیماری قرار گرفت. شورای صقیفه روز به روزمنتظر خبر رحلت پیامبر بودند و در همان روزها مشغول رایزنی و جذب افراد ساده دل بودند هر سخنی که از لبان مبارک پیامبر جاری میشد به تمسخر میگرفتند و عنوان میکردند چون پیامبر بیمار است سخنان او از شدت بیماری است و اهمیتی ندارد و.... پیامبر که خود از وضع زمان بعد از خود مطلع بود و از ستمهایی که قرار بود بر اهل بیت او روا دارند رنج میبرد امیرالمومنین را مامور به سکوت کرد و از او خواست برای حفظ دین راضی به تقدیر الهی باشد امیرالمومنین که اول مرد مسلمان بود و عملی جز برای رضای حق انجام نداده بود پذیرفت. پیامبر براثر شدت بیماری (بیماری پیامبر به خاطر زهری بود که توسط زنی یهودی به پیامبر در ظرف شیر یا غذایی خورانده شده بود) رحلت فرمودند و امیرالمومنین و اهل بیت پیامبر مشغول کفن و دفن پیامبر بودند
و از آنطرف شورای صقیفه بدون حضور امیرالمومنین تشکیل و به انتخاب ابوبکر به عنوان جانشین پیامبر منجر شد. کسانی که ساده دل بودند و پیامبر راهم نشناخته بودند چه رسد به امیرالمومنین در گروه آنان قرار گرفتند و روز سوم از رحلت پیامبر برای گرفتن بیعت از امیرالمومنین متحد شدند و به سردستگی خلیفه دوم که جز خیانت در قبال اسلام، پیامبر و مسلمانان چیز دیگری در کارنامه خود نداشت، راهی منزل امیرالمومنین شدند........ ( ادامه دارد)